۱۳۸۹ تیر ۲۵, جمعه

شیرهای خیز برداشته از مزار

د ِ روزِ نَوَردِت وا سازِ شامیرزا/چنو ناله کِردِم که سنگ هم وریسا

«از زبان ایرج رحمانپور- خنیاگر رنج»



از این قطعه این گونه می‌فهمم که، شاعر از گونه‎ای غریب از گونه‎های «ناله سر کردن» یاد می‎کند که حکایت از چونان ناله‎ای دارد که به گاه نبرد به همراه صدای جادویی و سحر گونه‎ی ساز شامیرزا ناله‌ی شاعر با دمیدن روح به سنگ ، سنگ را هم بر می‎خیزاند.

با این پیش ذهنیت وقتی که وارد گورستان وردنجان شدم ، شیرهای سنگی گویی به مصداق ناله‎ی شاعر به گاه نبرد، از سنگ مزار بیرون جهیده بودند و گویی که آن سلحشور یا بزرگ در خاک خفته بودند که به پیشواز تو آمده‎اند ، پس به حرمت هرچه تمام تر گام پیش نهادم.

برچسب‌ها:

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی