۱۳۸۷ اسفند ۱۱, یکشنبه

اسطوره های شاهنامه در یک نگاه - جمشید

پس از سی سال پادشاهی تهمورث، فرزندش جمشید بر تخت می نشیند.ساختن ابزار جنگ و دوختن جامه رزم را به مردم آموخت.
مردم را به چهار گروه تقسیم کرد:
1- بزرگان دین 2-جنگاوران 3-کشت گران 4- پیشه وران .
دانش پزشکی را در کشور رواج داد، با استفاده از گیاهان و گل ها.
پس از سیصد سال پادشاهی، جمشید فریب اهریمن را می خورد و از فرمان یزدان سرپیچی می کند و به ستایش خویشتن می پردازد.

منی کرد آن شاه یزدان شناس / ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس
چنین گفت با سالخورده مهان / که جز خویشتن را ندانم جهان
هنر در جهان از من آمد پدید / چو من تاجور، تخت شاهی که دید؟
جهان را به خوبی من آراستم / ز روی زمین، رنج، من کاستم
خور و خواب و آرامتان از من است / همان پوشش و کامتان از من است
گر ایدون که دانید من کردم این / مرا خواند باید جهان آفرین
چو این گفته شد، فرّ یزدان از او / گسست و جهان شد پر از گفتگو

برچسب‌ها:

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی