۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

تجدد و سعدی

این یادداشت برای روز سعدی تهیه شده بود که با اندکی تاخیر آورده می‌شود. داریوش
ص 176
- سعدی اوج و انتهای "عصر نوزایش" سقط شده‌ی ایران بود.
- کمتر کسی چون او تجسم فرهنگ زمان خویش و طنین ذهن و زبان فارسی در آن روزگار پرمخاطره و در حال گذار بود.
- ملک‌الشعراء بهار از این هم پیش‌تر می‌رفت و معتقد بود، "سعدی نتیجه تعالیم فردوسی و سنایی و زبده‌ی سخنان حکمت آموز و تعالیم روح پرور و لطیف ادبای یونان ، ایران ، هند ، عرب ، عجم ..." است.
- در عین حال اگر ، قول محمدعلی فروغی را بپذیریم ، باید سعدی ، این "افصح‌المتکلمین" و "شاعر سهل ممتنع گو ، شاعر زبان آفرین" را ، نه طنین تاریخ و زبان آن روزگار که معمار زبان امروزمان بدانیم.
- فروغی می‌گفت : "اهل ذوق اعجاب می‌کنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی سخن گفته ، ولی حق این است که ... ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموخته‌ایم سخن می‌گوییم".
- امرسون (Emerson) شاعر پرآوازه امریکایی ، گلستان را از لحاظ فخامت فکر و عمق اندیشه و طراوت داستانی ، همطراز انجیل‌ها می‌دانست ، و حبیب یغمایی می‌گفت: "سعدی پیامبر فارسی‌ست و معجز او زبان او" .
... می‌دانیم که سعدی در گلستان و باب اول آن از سبکی ملهم بود که نسب آن را به مقامه نویسی تأویل کرده‌اند . گفته ‌اند مقامه ، به سان یک نوع روایی ، در اصل به ادب عرب تعلق داشت. می‌گویند سعدی "از اسلوب مقامه نویسی آنچه را با طبیعت زبان فارسی و پسند فارسی زبانان سازگار می‌دانسته اقتباس نموده" و "شیوه سهل و ممتنع و ایجاز " را در برابر "اسلوب اطناب و دشوار نویسی مقامات" قرار داده است.
... بیش و کم هم زمان با سعدی ، دانته شاعر بزرگ ایتالیا ، در نوشته‌ای بحث برانگیز به ضرورت استفاده ادبی از زبان روزمره مردم اشاره کرد.
... از سبک روایی گلستان بیاغازم. اگر مقامه نویسی را نوعی "تمرین در فن انشاء و آشنایی با اسالیب مختلف نثر" بدانیم ، و به دیگر سخن ، آن را نوعی "معرکه گیری کلام" بخوانیم ، آن گاه می‌بینیم بیش و کم همه تغییراتی که سعدی در این نوع ادبی پدید آورد نثر فارسی را برای انواع ادبی تجدد آماده تر ساخت. از سویی می‌دانیم که به رغم استفاده‌های سعدی از کلمات و عبارات عربی ، به خصوص در قیاس با سنت نثر فارسی عربی زده که بلافاصله پس از او رواج پیدا کرد ، او سعی وافر داشت که ساخت و بافت عبارات فارسی را از قاعده‎ها و قالب‎های عربی مصون نگه دارد.
... به دیگر سخن ، اگر فردوسی زبان فارسی را چون دژ مستحکمی برای دفاع از هویت ملی ایران پی‌ریخت ، سعدی نقسی اساسی در حراست این دژ و استحکام و استغنای آن برای مواجهه با موج تازه‌ای از مخاطرات بازی کرد و اجازه داد تا فارسی در عصر جدید نیز ملاط پر انعطاف ، اما دیرپای هویت ملی ایران بماند.
به علاوه ، می‌دانیم که سعدی اصل ساده نویسی را ، که یکی از ارکان رمان عصر تجدد بود، در نثر خویش به کار می‌گرفت و ایجاز را ، که یکی دیگر از ارکان نثر و اندیشه‎ی تجدد بود ، به یکی از بارزترین ویژگی‌های سبک روایی خویش بدل کرد.

از کتاب : تجدد و تجددستیزی در ایران – دکتر عباس میلانی – نشر اختران – چاپ دوم 1380

برچسب‌ها:

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی