محفلهای اوغاز - ابراهیم کفاش
پیوست ب
ص 189 -
2
همسایه دیوار به دیوار جنوبی خانة ما ، ابراهیم کفاش و از خویشاوندان پدریام میباشد. ابراهیم دوتار خوب مینوازد و آواز هم خوب میخواند ، بخصوص آهنگ "هایزولیخانی" را . قولو(غلامعلی) قرشمار هم دوتار مینوازد و شوری به پا میکند.
عمویم، ملارمضان که "بخشی" است و به سبب صدای پر طنینیش ، وقتی آواز میخواند همة سازها خاموش میشوند و هنگامی که کَرَم و اَصل خان را میخواند ، یا به یاد معشوقهاش ارزگل و عشق بیفرجام با او میافتد ، شور دیگری به پا میکند و صدای قوی و رَسای او ، خانه را به لرزه در میآورد.
حهیده قچک (حیدرکوچک) از بنی اعمام ما که او نیز از بهترین نوحه خوانان و آوازخوانان است، دستش را بیخ گوشش میگذارد و با سوز دل "الله مزار" را میخواند، اشک از چشمان هر شنوندهای جاری میشود.
سلطان علی هم در خواندن آهنگ "لییاری" که برای دختران به اسارت برده شدة کردهاست ، چنان مهارنی به کار میبرد و چنان فضا را غم آلود میکند که همه میگیرند.
شعرهای "جعفر قلی" و نجمای شیرازی و کتابهای عشقی به زبانهای ترکی ، فارسی و کردی مانند: زهره و طاهر ، غریب شاه صنم ، معصوم و افروز پری در این جمع مورد استفاده هستند.
بتول(زن عمو ابراهیم کفاش) ، دیگ سیبزمینیهای پخته شده را به میان "لنگری" سرازیر میکند و به سیبزمینیهای پخته هجوم میبرند.
شکمها که سیر میشود ، باز قولو قرشمار دست به دوتارش میبرد و پنجهای به آهنگهای شاد آشنا میکند.
سپس ابراهیم و دیگران وارد میدان رقص میشوند و آهنگهای : "یک قرسه" ، "دو قرسه" ، "انارکی" و "چپه راسته" یکی پس از دیگری نواخته میشود و شور و نشاطی برپا میگردد و تا نیمه شب ادامه مییابد.
آهنگ"های زولیخانی": از مقامهای موسیقی کرمانجی و در توصیف زلیخان از زبان عاشق.
آهنگ "لی یاری": مقامی در موسیقی کرمانجی. که درباره به اسارت بردن دختران کرد چادرنشینان و گله داران طایفة "باشقانلو" به وسیله ترکمنها در سال 1323 میباشد.
جعفر قلی : شاعر و عارف و موسیقیدان بزرگ کرمانج.
از کتاب : درخت چهل دستان – گردآوری و ترجمه : کلیمالله توحدی(کانیمال) –انتشارات محقق مشهد – چاپ اول زمستان 1379 –– تیراژ 2200 نسخه
آدرسی برای معرفی پژوهشگر ارجمند و توانا کليم الله توحدي
و یک مصاحبه از او در اینجا
برچسبها: رونویسی از کتاب
1 نظر:
سلام
من هر جفتشون رو دوست دارم
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی