۱۳۸۸ خرداد ۶, چهارشنبه

محفل‍های اوغاز - حسین خیاط

پیوست ب
ص 190 -
3
از همه محفل‌ها و جمع‎های روستای اوغاز پردوام‌تر و فعال تر ، محفل حسین خیاط است که چند کوچه آن طرف‌تر از خانة ما قرار دارد. این محفل را فقرا و گداها و دراویش و لوطیی‌های جلگه قوچان و شیروان که به اوغار می‎آیند ؛ به وجود می‌آورند. آنها شب‌ها در خانة حسین خیاط گرد هم می‎آیند و برنامه‌های نقالی و شاهنامه‎خوانی خود را آغاز می‌کنند ، و تا سپیده صبح ادامه می‌دهند.
بابا فقیر کهنه اوغازی میدان دار محفل است. قوروه فقیر از شهر کهنه قوچان ، رمو فقیر از جلگة "تیتکانلو"ی قوچان ، دیگری از روستای خانه سر شیروان ، گاهی هم قوروه لوطی می‌آید و با چند فقیر دیگر ، تعدادشان به هفت ، هشت نفر می‌رسد.
اعضای این جمع روزها هریک به سوی قلعه‌ای از روستاهای دره "سیوکانلو" که اوغاز مرکز آن است ، می‎روند و به نوبت هر گدا به یک روستا می‎رود و به هنگام عصر ، به اوغاز بر می‌گردند و آنچه از گندم و جو تکه نان در انبانشان جمع کرده‎اند، به دکانداران می‎فروشند و چای و روغن و قند و چیزهای دیگری می‎خرند و غروب یکی پس از دیگری وارد خانة حسین خیاط می‎شوند. حسین خیاط ، اصلیتش قوچانی است و در اوغاز "چوخا" می‎دوزد و شب‎ها تا صبح کار می‎کند و چرخ خیاطی‎اش در ناله و فریاد است و روزها ، در خواب.
زن حسین(اوغول جمال) ، هر شب یک جور غذای گرم برای آنها تهیه می‌کند و حوصله زیادی در پذیرایی از این گونه مهمانان جور واجور را دارد.
بابا فقیر که گویا تمام شاهنامه را از بر است، به آوایی گرم و بلند ، چنان شاهنامه سرایی می‎کند که انگار جنگ رستم و اسفندیار در حال رخ دادن است و سکوت و حیرت بر جمع حکمفرما می‌شود.
برخی شب‎ها کتاب‌های چهل طوطی ، سلیم جواهر فروش ، امیر ارسلان نامدار و شیرویه نامدار دست به دست می‌گردد و خوانده می‌شود و دیگران گوش می‎دهند ، اوغول جمال هم برایشان چای می‌آورد. اُستا حسین خیاط هم بدقت گوش می‌دهد تا کسی کتاب را اشتباه نخواند ، یا جمله‌ای را جا نیندازد. او تمام این کتاب‌ها را ازبک است و اشعار و مَثل‌های کردی و ترکی و فارسی بسیاری بلد است که هر بار آنها را چاشنی حرف‌هایش می‌کند و همه را به خنده می‌اندازد و حال و هوای دیکری بوجود می‌آورد.
در خانه اگر جایی پیدا شود که کسی بتواند بنشیند ، از همسایه‏ها و دیگر روستاییان به آنجا می‎آیند و به قصه گویی و شاهنامه‎خوانی و کتاب‎خوانی، گوش می‌دهند.


از کتاب : درخت چهل دستان – گردآوری و ترجمه : کلیم‌الله توحدی(کانیمال) –انتشارات محقق مشهد – چاپ اول زمستان 1379 –– تیراژ 2200 نسخه

آدرسی برای معرفی پژوهش‌گر ارجمند و توانا
کليم الله توحدي
و یک مصاحبه از او در
اینجا

برچسب‌ها:

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی