گفتگو با شیاطین – دیدار با هفت دیکتاتور - عيدي امين
برگرفته از کتاب گفتگو با شیاطین – دیدار با هفت دیکتاتور – ریکاردو اریزیو – خجسته کیهان – چاپ اول 1383 – نشر قطره
یک مقام اداری با موهای جوگندمی و لباس رسمی زنگی را به صدا درآورد و سپس از روی کاغذ چنین خواند: عالیجناب رئیس جمهورِ مادامالعمر فیلد مارشال حاجی دکتر عیدی امین دادا، ویسی،دیاساوُ، امسی، فرمانروای همه جانوران زمین و ماهیهای دریا و فاتح امپراطوری انگلستان در افریقا و به ویژه در اُگاندا، به دربار کامپالا و نخبهگانِ شهری که در جشن سالانه او حضور یافتهاند، خوش آمد میگوید. از «آخرین شاه اسکاتلند» اثر ژیل فودِن
... تلگرف به ریچارد نیکسون هنگام بحران واتر گیت: «اگر مردم کشورت تو را درک نمیکنند، بیا پیش پاپا امین که دوستت دارد. جفت لپهایت را میبوسم». و در پایان به عنوان اندرز: وقتی ثبات یک کشور به خطر میافتد، تنها راه حل این است که با کمال تاسف رهبران اپوزیسیون را به زندان بیاندازی».
به لئونید برژنف و مائوتسه تونگ: «در این اواخر بسیار به اتحاد جماهیر شوروی و چین فکر میکنم، من نگران آنها هستم. دوست دارم شما را شاد ببینم. روابط شما دوستانه نیست. اگر به یک میانجی احتیاج دارید، در خدمتتان هستم».
به دولت اسرائیل طی جنگ یوم کیپور: «من به شما فرمان میدهم تسلیم شوید». به کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد (و افسر سابق ورماخت): «میخواهم هواداری خود را برای شخصیت تاریخی آدولف هیتلر اظهار نمایم، مردی که برای اتحاد اروپا جنگید و تنها خطایش شکست در جنگ بود».
به دبیر کل کشورهای مشترک المنافع بریتانیا: «به دلیل موفقیت انقلاب اقتصادی اوگاندا، بدین وسیله اعلام میکنم که بهتر است من به جای بریتانیای کبیر رهبری کشورهای مشترک المنافع را در دست بگیرم زیرا انگلستان ار یک بحران اقتصادی جدی در عذاب است، در حالی که من برای رهبری کاندیدای ایدهآل هستم.»
به دولت ترکیه، بلافاصله پس از اشغال قبرس «تقاضا میکنم نقشههای نظامی و فیلمهای مستند مربوط را به من نشان دهید، زیرا برای روزی که ارتش من به افریقای جنوبی حمله خواهد کرد، به دردم میخرد».
... سرهای بریده شده بعضی از دشمنانش در یخچالهای کاخ ریاست جمهوری پیدا شد. روی تپه ناکاسِرو، که در کنار یکی از ویلاهای شخصی او قرار داشت نیز یک اردوگاهِ مرگ ساخته شده بود که زندانیان ضعیف و رو به مرگ در آن توانسته بودند با خوردن گوشت زندانیان مرده، زنده بمانند.
... پس از مرگ همسرش ... دیکتاتور دستور داد بازوها و رانهای او را قطع کنند، زیرا او دست به سقط جنین زده بود. بعد فرمان داد اعضاء بریده شده را در جهات معکوس، یعنی ران راست به جای ران چپ و غیره، به بدن او بدوزند و در حالی که جسد را به خویشانش نشان میداد گفت «حالا میبینید بر سر مادران شرور چه میآید.»
برچسبها: رونویسی از کتاب
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی