اسطوره های شاهنامه در یک نگاه - سام - زال - نوذر
سام در سیستان همسری داشت که از او پسری سپید مو به دنیا آورد. او زا "زال" نام نهادند. سام این را باعث ننگ خود دانست دستور داد تا کودک بی گناه را نهانی بر سر کوهی بگذارند تا نابود شود. سیمرغ که به جستجوی غذا آمده بود کودک را یافته و به لانه خود می برد، جوجه های سیمرغ مهر کودک را به دل می گیرند و سیمرغ او را بزرگ می کند تا که برومند می شود و از کوه به زیر می آید خبر به سام می رسد و آشفته می گردد. دانایان از سام می خواهند که از گذشته خود پوزش بخواهد و او از کار خود پشیمان می شود و سپاهیان را به جستجوی فرزند فرستاد و چون خواست که از کوه البرز به بالا رود نتوانست و از ناتوانی خود به درگاه خداوند نالید و سیمرغ ناله او را شنید و از پرهای خود به زال می دهد و می گوید هرگاه مرا خواستی یکی از پرها را بسوزان من آنجا خواهم آمد و آن گاه او را به نزد پدر می برد و سام فرزند خود را می بیند که برومند است و پهلوان.
منوچهر فرزند خود "نوذر" را به استقبال آن می فرستد و پادشاهی سیستان، از کابل تا زابل و هندوچین تا دریای سند را به او می دهد.
منوچهر فرزند خود "نوذر" را به استقبال آن می فرستد و پادشاهی سیستان، از کابل تا زابل و هندوچین تا دریای سند را به او می دهد.
برچسبها: کوته نوشت ها
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی