۱۳۸۸ خرداد ۲۵, دوشنبه

دوره گذار ما بیش از دو قرن به طول انجامیده است

اگر بخواهیم با فرهنگ سیاسی قدیمی خود زندگی کنیم وضع فعلی ما مطلوب است و خوشبختانه نفت بشکه‌ای 137 دلار ، می‌تواند ما را برای چند ماه آینده بسیار راضی و خشنود نگه دارد. اما اگر احیانا بخواهیم همگام با اکثریت مطلق جهان زندگی کینم ، طریقت و افق ما باید تغییر کند.در این چارچوب ، مشکلات بسیار روشن و ساده است و ضرورتی برای پیچیده جلوه دادن مسایل ما نیست. به قول جیمز روزنا که معتقد بود وظیفه اصلی یک دانشگاهی "ساده کردن پدیده‎های پیچیده" است. در زیر گره‎های فرهنگ سیاسی ایران را از منظر رشد و توسعه رایج بین‎المللی ساده می‌‎کنیم:
1) بسیاری از ما ایرانیان، تفاوتهای فکری یکدیگر را نمی‎پذیریم و تمایلی نامحسوس به یکسان سازی و پوپولیسم داریم؛
2) بسیار علاقه مندیم که دیگران را کنترل کنیم و آنها را به مرکزیت خودمان دعوت کرده و به تدریح اجبار کنیم. همه باید از ما اطاعت کنند و فردیت خواسته‎های دیگران بسیار کم اهمیت است. ریشه‎های این تلقی و رفتار در استبداد انباشته شده تاریخی‎اند؛
3) عمده نگاه ما به افراد دیگر ابزاری است و علی رغم اینکه کرامت انسانی در دین و آیین ما شاید نمونه رقیب دیگری در جهان نداشته باشد، اما در عمل نمود عینی و حقیقی ندارد. آنچه در مورد انسانها به زبان می‎آوریم غالبا حالت نظری ، انتزاعی و پشت تریبونی دارد؛
4) در مقایسه با ادعاهای اخلاقی و دینی روزمره خود، وابستگی عمیقی به مظاهر دنیا مانند پول ، امکانات، سمت و قدرت داریم. دایره لذت بسیاری از افراد در پول و سمت و قدرت خلاصه می‎شود. مطالعه ، تامل نسبت به طبیعت، هنر، موسیقی، رمان، تنهایی، کم گویی، اندیشیدن به غیر از منافع شخصی ، وقت گذاشتن کیفی برای انسانهای دیگر ویژگیهای طبقه‎ای خاص است.بسیاری برای حفظ سمت و منابع درآمد خود هنر خارق‎العاده توجیه کردن و منطقی جلوه دادن و وارونه کردن واقعیتها را دارند؛
5) علی‎رغم بی‎نظیر بودن ضریب هوشی ایرانیان در سطح جهانی، بسیاری عمدتا با غریزه و مشتقات آن زندگی می‎کنند:عصبیت، هیجان،لج بازی،حسد،تخریب دیگران و جلوگیری از رشد آنها. افراد وقت قابل توجهی را صرف سردرآوردن از امور خصوصی و غیرخصوصی دیپران اختصاص می‎دهند که با مبانی عقلی و روشی و فرآیندی رشد و توسعه بسیار ناسازگار است.به همین دلیل، بسیاری استعداد کارهای اطلاعاتی و امنیتی را دارا هستند؛
6) با نقد و انتقاد – استوانه‎های فرهنگ و تمدن سازی- بسیار مشکل داریم. برای کسانی که سوال نمی‎کنند، فکری ندارند، با آداب مدح گفتن آشنایی دارند و پیوسته ارادت می‎ورزند، جایگاه ویژه‎ای قائل هستیم. بسیار از مدح دیگران لذت می‎بریم و نه ابواب، بلکه دروازه‎ها را برای اعطای فرصت و امکانات به آنها می‎گشاییم. این سنتهای فرهنگ سیاسی قرنهاست که در این کشور ریشه دارد؛
7) یادگیری از آرائ و تجربیات دیگران برای ما بسیار مشکل است. اگر چنین کنیم، حس برتری خود را از دست می‎دهیم. از این رو، دائما اشتباه می‎کنیم و دوره گذار ما بیش از دو قرن به طول انجامیده است، دوره‎ای که در مالزی یک دهه بیشتر نبود. نتیجه اینکه نمی‎توانیم سیستم به پا کنیم و پیوسته ان را نقد و اصلاح نماییم. از سعی و خطا کردن‎های دائمی که برتری ما را جلا بخشد و به حذف دیگران منجر کرددغ لذت می‎بریم.عجله‎ای نداریم. منابع، کشور،آینده، زمان، کرامت انسانی و باورها اصالتا برای سخرانی است.
8) اقتصاد دولتی و تمرکز امکانات در نهاد دولت و هدایت مرکزی فرهنگ،جامعه،هنر،علم،رسانه تصویری و باورها،ویژگیها و رفتارها، خصلت‎های هفتگانه فوق را تقویت کرده و استمرار می‎بخشد.
طبیعی است که ویژگیهای فوق ذاتی نیستند و حتی در کشورهای دیگر هم نمونه دارند. انسانها در نتیجه آموزش و پرورش و بنای ساختارهای مناسب متحول می‎شوند. لازم است یکبار دیگر تاکید کنیم که خصلتهای فوق، مادامی که قصد رشد و توسعه نداشته باشیم به هیچ وجه مشکل زا و منفی نیستند اما اگر بخواهیم کره جنوبی و مالری و اینکه بعضا گفته می‎شود ژاپن شویم، فرهنگ سیاسی موجود جوابگو نیست.
برگفته از پیش گفتار دوم کتاب: فرهنگ سیاسی ایران / دکتر محمود سریع‎القلم / ناشر:پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی / چاپ دوم بهار 1387

درباره این کتاب، اینجا و همین طور اینجا بخوانید و ببینید قطره محال انديش چه می‎گوید

برچسب‌ها:

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی