۱۳۸۷ اسفند ۲۶, دوشنبه

نوروزخوانی

شهیار قنبری در «دریا درمن»

کودکانه

بوی عیدی / بوی توپ /
بوی کاغذ رنگی/
بوی تند ماهی دودی وسط سفره ی نو/
بوی یاس جا نماز ترمه ی مادر بزرگ /
با اینا زمستون و سر می کنم/
با اینا خستگی مو در می کنم/
شادی شکستن قلک پول/
وحشت کم شدن سکه ی عیدی از شمردن زیاد/
بوی اسکناس تا نخورده ی لای کتاب/
با اینا زمستون و سر می کنم /
با اینا خستگی مو در می کنم/
فکر قاشق زدن دختر ناز چشم سیاه/
شوق یک خیز بلند از روی بته های نور/
برق کفش جفت شده تو گنجه ها/
با اینا زمستون و سر می کنم /
با اینا خستگی مو در می کنم/
عشق یک ستاره ساختن با دولک/
ترس نا تموم گذاشتن جریمه های عید مدرسه/
بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب/
با اینا زمستون و سر می کنم/
با اینا خستگی مو در می کنم/
بوی باغچه / بوی حوض / عطر خوب نذری
شب جمعه / پی فاوس / توی کوچه گم شدن
توی جوی لاجوردی هوس یه آب تنی/
با اینا زمستون و سر می کنم/
با اینا خستگی مو در می کنم/
با اینا بهار و باور می کنم !/

برچسب‌ها:

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی