۱۳۸۸ تیر ۳, چهارشنبه

این شب است ، آری ، شبی بس هولناک


موجها خوابیده اند آرام و رام،
طبل طوفان از نوا افتاده است
چشمه های شعله ور خشکیده اند
آبها از آسیا افتاده است
در مزار آباد شهر بی تپش
وای جغدی هم نمی آید به گوش
دردمندان بی خروش و بی فغان
خشمناکان بی فغان و بی خروش
آهها در سینه ها گم کرده راه ،
مرغکان سرشان به زیر بالها
در سکوت جاودان مدفون شده ست
هر چه غوغا بود و قیل وقال ها .
آبها از آسیا افتاده است ،
دارها برچیده ، خونها شسته اند .

جای رنج و خشم و عصیان بوته ها
بشکبنهای پلیدی رسته اند .
مشتهای آسمان کوب قوی
واشده ست و گونه گون رسوا شده ست
یا نهان سیلی زنان ، یا آشکار
کاسه ی پست گدایی ها شده ست .
خانه خالی بود و خوان بی آب و نان ،
و آنچه بود ، آش دهن سوزی نبود
این شب است ، آری ، شبی بس هولناک
لیک پشت تپه هم روزی نبود .
باز ما ماندیم و شهری بی تپش
و آنچه کفتار و گرگ و روبه ست .
گاه می گویم فغانی برکشم ،
باز می بینم صدایم کوته ست.
باز می بینم که پشت میله ها
مادرم استاده با چشمان تر
ناله اش گم گشته در فریادها ،
گویدم گویی که : " من لالم تو کر "
آخر انگشتی کند چون خامه ای ،
دست دیگر را بسان نامه ای .
گویدم "بنویس و راحت شو -"به رمز ،
"-تو عجب دیوانه و خودکامه ای "
من سری بالا زنم ، چو ماکیان
از پس نوشیدن هر جرعه آب .
مادرم جنباند از افسوس سر،
هر چه از آن گوید ،این بیند جواب
گوید " آخر ...پیرهاتان نیز ...هم..."
گویمش "اما جوانان مانده اند "
گویدم "اینها دروغند و فریب "
گویم "آنها بس به گوشم خوانده اند ."
گوید " اما خواهرت ، طفلت ، زنت ...؟"
من نهم دندان غفلت بر جگر .
چشم هم اینجا دم از کوری زند ،
گوش کز حرف نخستین بود کر .
گاه رفتن گویدم نومید وار
و آخرین حرفش -که :"این جهل است و لج ،
قلعه ها شد فتح ؛ سقف آمد فرود ..."
و آخرین حرفم ستون است و فرج.
می شود چشمش پر از اشک و به خویش
می دهد امید دیدار مرا .
من به اشکش خیره از این سوی و باز
دزد مسکین برده سیگار مرا .
آبها از آسیا افتاده ؛لیک
باز ما ماندیم و خوان این و آن
میهمان باده و افیون و منگ
از عطای دشمنان و دوستان .
آبها از آسیا افتاده ؛لیک
باز ما ماندیم و عدل ایزدی ،
و آنچه گویی گویدم هر شب زنم :
" باز هم مست و تهی دست آمدی ؟"
آن که در خونش طلا بود و شرف
شانه ای بالا تکاند و جام زد.
چتر پولادین ناپیدا به دست
رو به ساحل های دیگر گام زد .
در شگفت از این غبار بی سوار
خشمگین ، ما شریفان مانده ایم.
آبها از آسیا افتاده ؛ لیک
باز ما با موج و طوفان مانده ایم .
هر که آمد بار خود را بست و رفت.
ما همان بدبخت و خوار و بی نصیب
ز آن چه حاصل ، جز دروغ و جز فریب ؟
زین چه حاصل ، جز فریب و جز دروغ ؟
باز می گویند :فردای دگر
صبر کن تا دیگری پیدا شود
کاوه ای پیدا نخواهد شد امید !
کاشکی اسکندری پیدا شود



و از این آدرس بشنوید سفر عسرت جناب شهرام ناظری را:
http://www.shabzendeha.blogfa.com/post-793.aspx

برچسب‌ها:

2 نظر:

Blogger Unknown گفت...

کم کردن اختیارات رهبری تنها راه بازگشت ارامش به


مملکت است .


برای امکان بازگشت آرامش به مملکت و راضی کردن


14میلیون یا به قول احمدی نژاد که میگه 14 میلیون


خواستار تغییر نیستند 40 میلیون خواستار تغییر اند



خواسته میلیونها مردم انحلال مجلس شورای



اسلامی به دلیل خنثی بودن در تقلب در انتخابات و



کشتار و ضرب وشصم مردم که در اعتراضات ساکت



ومسالمت امیز آنها رابه شدت سرکوب کردن2- انحلال


مجلس خبرگان تعین رهبری به دلیل عدم توجه به


خواسته 14 میلیون از مردم در مورد سوال قرار ندادن



رهبری در تخلف در انتخابات و جانبداری چون رهبری



عدالت و مشروعیت خودرا از دست داده است و در این



موارد نه تنها ساکت نبوده است بلکه جانبداری کرده



است و تهدید کرده است معترضان را به سرکوب شدن



به وسیله نیرو های ضرب وشصم 3- انحلال شورای



نگهبان به دلیل بی طرف نبودنش در انتخابات های



مختلف 4- اصلاح قانون اساسی در مورداختیارات رهبری



وانتخابات و شورای نگهبان ترکیب ان باید عوض شود



یعنی 6 نفر از فقها باید انتخابشان از طرف مراجع اعلم



باشد نه به انتخاب رهبر 6 نفر حقوق دان به انتخاب



مجلس شورای اسلامی نه انتخاب ریس شورای



قضائی این میشه بی طرفی شورا ی نگهبان



5- انتخاب رئیس قوه قضائی باید تغییر کندباید به انتخاب


رهبر نباشه باید به انتخاب مجلس شورا ی اسلامی یا


مجلس خبرگان باشه6- وزارت اطلاعات باید زیر نظر


مجلس خبرگان باشه نه رهبر .

۱۷ تیر ۱۳۸۸ ساعت ۷:۰۲  
Anonymous fadayemam گفت...

فتنه احمدی‌نژاد. سلام، الان تازه متوجه شدم چرا در سالروز وفات امام خمینی ، حضرت امام خامنه‌ای فرمودند که خود امام خمینی بارها فرمودند اشتباه کردند و منظور ایشان از این حرف چه بود . با رفتار اخیر رئیس جمهور بالاخره روشن شده است که احمدی‌نژاد با دادن نتایج آرا دروغی انتخابات به امام خامنه‌ای، باعث شدند که حضرت امام خامنه‌ای در ملا عام اعلام کنند که حمایت از احمدی‌نژاد بعد از انتخابات، اشتباه بوده است. فتنه اصلی‌ زیر سر احمدی نژاد و خائنین امثال خودش بوده و هست.ای کاش دسته احمدی‌نژاد هم سر به خیابان بگذارند شخصاً ترتیب ایشان را هم از پشت بام خواهم داد. سرباز ولایت من هستم نه آن مشائی دزد.

۲۰ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۸:۱۲  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی