۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

کلاغ سفید، پر


بی‎آنکه بدانی حرف زده‎ای / بی‎آنکه بدانی زنده بوده‌ای / بی‎آنکه بدانی مرده‎ای.
ساعت را بپرس کمکت می‌کند / از هوا حرف بزن کمکت می‌کند / نام مادرت را به یاد بیاور / شکل و تصویر کسی را
سریع! از چیز کوچکی آغاز کن / مثلا رنگ‎ها مثلا رنگ زرد /سبز ، اسم چند نوع درخت
به مغزی که نیست فشار بیاور / فصل‎ها را ، مثلا برف
سریع باش ، سریع / چیزی برای بودنت پیدا کن ، دُور بردار / ممکن است بفیه چیزها یادت بیاید
سریع! وگرنه / واقعا / به مرگت / عادت ،کرده‎ای .


از کتاب"خندیدن در خانه‌ای که می‌سوخت" -
اثر شهرام شیدایی ، چاپ اول 1379 - موسسه انتشاراتی کلاغ سفید
عکس و نشان از وبسایت شهرام شیدایی
و خبر درگذشت او را از
اینجا بخوانید

برچسب‌ها:

2 نظر:

Anonymous الهام گفت...

سلام دوست عزیز
من از شما متشکرم بخاطر راهنمایی های خوبی که دارید منتظر نظرات و پیشنهادات شما دوست گرامی هستم اگر از اطلاعات بسیار خود ما را هم بهره مند کنید ممنون می شوم.

۱۱ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۱:۱۷  
Anonymous کلاغ گفت...

صدای کلاغ چه زیباست
وقتی می قارد و من هزار بار
آفرین می گویم
و هزارها بار به خوش خبریش
پاهایم را بر زمین می فشارم

۱۱ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۱:۲۱  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی